از قديم گفتهاند «مال تو سفت بگير، كه همسايه رو دزد نگيري.» حكايت موزههاي ما همين شده حالا. اين خبر را كه ديروز در روزنامهها چاپ شده، دوباره بخوانيد: «تابلو نقاشي «شبهاي مهتاب»متعلق به قرن نوزدهم ميلادي كه در موزه هنرهاي زيباي مجموعه سعدآباد نگهداري ميشد عصر روز يكشنبه 21 ارديبهشت به سرقت رفت.» چندي پيش هم ماجراي سرقت از موزه پارس سر و صدايي به پا كرد. دو سرقت از موزهها به فاصله كمتر از يك ماه ميتواند اين نكتهها را تداعي كند:يك. ميراث فرهنگي در ايران سرمايه بشري و حتي ملي به حساب نميآيد و احتمالا در اولويتهاي مسوولان مربوطه نگهداري و حفظ ميراث فرهنگي از آخر، اول است.
دو. اگرچه تاراج ميراث فرهنگي در ايران ليست سياه بلندبالايي را ميسازد اما اين كه روز روشن و با حضور نگهبان،مسوولان موزه، و حتي بازديدكنندگان، يك تابلوي نقاشي نفيس از موزه يي كه اسم «هنرهاي زيبا» را هم يدك ميكشد، سرقت شده، بيشتر از هر چيز به قصهيي با مايههاي طنز شبيه است. با اين حساب بايد به مسوولان ميراث فرهنگي و نهادهاي انتظامي آن ضربالمثل معروف را يادآورد كه عاليجنابان محترم، فاتحه شما را نميخواهيم، لطفا قبرما را سوراخ نكنيد.
سه. صداي سياست آنقدر بلند شده كه نالههاي فرهنگ گوش شنوايي پيدا نميكند. وگرنه كميسيون فرهنگي مجلس ميتواند نهادهاي متولي حفظ و نگهداري ميراث فرهنگي را مورد پرسش قرار دهد. اين نهادها يقيناص تنها سازمان ميراث فرهنگي نخواهد بود.
چهار. تاراج سرمايههاي فرهنگي و سرقت از موزهها نبايد تنها يك سرقت تلقي شود. در اين باره قوانين و برنامههاي پيشگيرانه ميتواند نقش موثري داشته باشد. ميراث فرهنگي، بخشي از هويت ملي ما را ميسازد. از ياد نبريم كه در دهكده جهاني هويت ملي سهم هر ملتي را تعيين خواهد كرد و بيتوجهي به آن گناهي نابخشودني است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر