وقتی در ماههای پایانی سال 1379 عطاءالله مهاجرانی اتاق طبقه چهارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پس از فراز و فرودهای بسیار با استعفا ترک کرد،احمد مسجدجامعی در اتاق دیگری کنار اتاق وزیر، نشسته بود. او به اشاره سیدمحمد خاتمی سرپرستی وزارت ارشاد را به عهده گرفت تا کمی بعد با رای اعتماد نمایندگان به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کارش را ادامه دهد. مردی متعادل و آرام که همیشه با چراغ خاموش حرکت میکرد و به جای هیاهو ترجیح میداد که برنامههای خودش را اجرا کند. احمد مسجدجامعی تا پیش از رفتن به اتاق وزیر سالها سکان معاونت فرهنگی ارشاد را در دست داشت. او در دوران وزارت علی لاریجانی، مصطفی میرسلیم و عطاءالله مهاجرانی هیچگاه وزارت ارشاد را رها نکرد و حداقل در مقام معاون وزیر به ایفای نقش و عملی کردن ایدههایی پرداخت که بعضی آثار مطلوب آن ایدهها هنوز در حوزه فرهنگ باقی است. عملکرد مسجد جامعی تا پیش از وزارت، خیلیها و از جمله سیدمحمد خاتمی را به این نتیجه رساند که در غیاب مهاجرانی،او بهترین گزینه برای وزارت ارشاد است. انتظار همگانی از مسجد جامعی با توجه به سالها حضورش در فرهنگیترین وزارتخانه و آشناییاش با مشکلات ساختاری آنجا به گونهیی برچیدن مدیریت سلیقهیی و کاستن از حجم بوروکراسی حاکم بود. اینکه او در دوران وزارتش با کمک به پاگیری نهادهای صنفی و میدان دادن به چنین نهادهایی وزارت ارشاد را از مجری به ناظر تبدیل کند دور از انتظار نبود. اما از نخستین روزهای آغاز وزارت مسجدجامعی روند تغییرات در این وزارتخانه به عکس فعالیتهای گذشته او شکل دیگری گرفت. نخستین تغییر در اداره کل چاپ و نشر و اداره کتاب رخ داد. به دنبال استعفای خسرو طالبزاده که سالها از همکاران نزدیک مسجد جامعی بود روند صدور مجوز چاپ کتابها با محدودیتهای بیشتری مواجه شد. پس از آن به تدریج چند تن از مدیران میانی به دلایلی از سمتهای خود استعفا دادند تا اینکه سیفالله داد معاون سینمایی هم با استعفا، معاونت سینمایی را ترک گفت. و این روند تا هنوز به نوعی ادامه داشته است.از طرف دیگر مسجدجامعی که همیشه اهل برنامههای بلندمدت و ایدههای نو بود برخلاف گذشته مدیرانی را به کار گمارد که اغلب نه تنها برنامههای بلند که حتی از ارایه برنامههای کوتاه نیز سر باز زدند. او حتی پیشنویس «قانون نشر» که سالها پیش حتی پیش از دوم خرداد وعده کرده بود را به فراموشی سپرد. با این حساب استعفای پیروز قاسمی، سرپرست دفتر مطالعات ادبیات داستانی به نظر نمیرسد که آخرین حلقه تغییرات در وزارت ارشاد باشد و باید منتظر تغییرات دیگری هم بود.احمد مسجد جامعی سالها یکی از معاونان مثالزدنی فرهنگیترین وزارتخانه بود اما به نظر میرسد او در دوران وزارتش برای تحقق آنچه سالها آرزو داشته،به فرصت سوزی پرداخته و تنها به تغییر مدیرانی دل بسته که به محض آغاز کار سلیقه خود را بر نهادینه کردن قانون، رفع موانع اداری و اصلاح ساختارهای موجود ترجیح دادهاند.مسجد جامعی در سال های وزارتش نشان داد که خیلی زود تسلیم فشار ها شده و حتا از برنامه های خودش هم به راحتی دست می کشد.
یاداشت منتشر شده در روزنامه اعتماد 5 تیر 82
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر