اين روز ها مي گذرد عين آن روزها که گذشت.و باز باران و باز باد.توي تنهايي هميشه همين چيز هاست که مي آيد و بعضي چيز ها هم هيچ وقت.اين روز ها مي گذرد تقويم ورق مي خورد با باد و توي همان برگ ها جا مي ماند آدم توي تنهايي هاي خودش.گم مي شود شده آن دورها خيلي چيز ها گيرم يکيش خودم باشم.
نامه هاي باد خوب بود.به يادمان مي آورد که"اين جا زندگي در شرايط سخت را تجربه مي کنيم"تا در مجالي بي رحمانه اندک شاد باشيم حتا اگر به توصيه فرامرز فيلم گوش نکنيم.توي پادگاني که دنياست سادگي همه چيز را به شادي معصومانه يي مي آميزد و تلخي غم انگيز همه ي آن چه نداريم را به بغض غمشاد اين جا و اکنون
.عنوان از یکی از شعرهای منوچهر شیبانی است