ياديم و خاطره
اکنون
دو پرنده
يادمان پروازي
و گلويي خاموش
يادمان آوازي...
همين و احتمالا جاده يي که معلوم نيست کي تمام مي شود بعلاوه برگ و مرگ و اين طور چيز ها...معلوم نيست توي دنيا يي که همه چيزش يا دروغ يا دور است براي چي ّبايد ...بگذريم.از اين قصه ها تا دلت بخواهد هست و نيست و نبوده...بي خيال ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر