۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

بازداشت جعفر پناهی بر مزار شهدای آزادی؛درود بر شرف هنرمند،لعنت به حماقت دیکتاتور

جعفر پناهی فیلم ساز و کارگردان سینما و مهناز محمدی مستند ساز امروز که برای گذاشتن گل بر سر مزار شهدای جنبش آزادی خواهی رفته بودند بهشت زهرا، بازداشت شدند.
به این ترتیب بازداشت ها به فیلم سازان هم رسید.معمولا همه دیکتاتورها در آخرین روزها عقل شان گرد و گردتر میشه.بازداشت فیلم سازی مثل جعفر پناهی یکی دیگر از نشانه های گرد اندر گرد شدن عقل دیکتاتور تهرانه.
همه جای دنیا به هنر پناهی و به فیلم سازی اش احترام می ذارن و از او تجلیل می کنن ولی در کشور خودش فیلم هاش توقیف میشه.همه جا تمجیدش می کنند در تهران بازداشت.
به جعفر پناهی هم به خاطر هنرش و فیلم سازی اش ، و هم به خاطر نگاه انسانی اش ، همراهی اش با مردم ، و آنچه از مرام و معرفت با خود دارد ، به خاطر حضورش بر مزار شهدای آزادی درود می فرستم و البته به مهناز محمدی.

این هم اصل خبر بازداشت چعفر پناهی و مهناز محمدی به نقل از سایت میدان:
مهناز محمدی و جعفر پناهی بازداشت شدند
مهناز محمدی و جعفر پناهی بعد از ظهر امروز در بهشت زهرای تهران بازداشت شدند. این دو فیلمساز، صبح امروز برای گل گذاشتن بر سر مزار جانباختگان وقایع اخیر به بهشت زهرا رفته بودند که حدود ساعت 2 بعد از ظهر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. هنوز هویت بازداشت کنندگان مشخص نشده است.
جعفر پناهی، فیلمساز معتبری است که تاکنون برای فیلمهای متعدد خود از جمله "آفساید"، "بادکنک سفید"، "آینه"و ...جوایز بسیاری را از آن خود کرده است.
مهناز محمدی، فعال حقوق زنان نیز سال هاست به عنوان مستند ساز فعالیت می کند. مستند "زنان بدون سایه" از برجسته ترین کارهای اوست که به خاطر آن در ایران و خارج از ایران جوایز زیادی دریافت کرده است. وی اخیرا به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند "ما نیمی از جمعیت ایران هستیم" را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته است.

خاتمی:در برخی بازداشتگاه‌ها جنایت رخ داده

پارلمان نیوز: رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر رسیدگی هرچه سریعتر به عاملان جنایات اخیر در بازداشتگاه‌هایی که غیراستاندارد عنوان شده‌اند، به نمایندگان مجلس پیشنهاد داد که طرح تحقیق و تفحص از روند برگزاری انتخابات را در دستور کار خود قرار دهند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، اعضاء فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی با رییس دولت اصلاحات دیدار و گفت و گو کردند.
در این دیدار سیدمحمد خاتمی ضمن خوش آمد گویی به نمایندگان گفت:«در فضای ناگوارموجود، باید از تلاش مجلس به طور عام و فعالیت‌های دلسوزانه و خیرخواهانه اقلیت مجلس به طور خاص تشکر کرد.»
وی تصریح کرد:«اما مساله این است که چرا مجلس که باید در راس امور باشد اقدام هایش به نتیجه نمی رسد؟و چرا دست هیات منتخب مجلس برای رسیدگی به فجایع اخیر بسته می شود؟ و چرا حتی هیات منتخب ریاست محترم قوه قضاییه که دو سه هفته پیش خبر تشکیل آن داده شد اجازه نیافت کاری کند؟»
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام سید محمد خاتمی، رئیس بنیاد باران با اشاره به دستور اخیر مقام رهبری اظهار داشت:«به هر حال با دستور ایشان برای برخورد با مسائل و فجایع، موقعیت تازه‌ای پیش آمده است و باید واقعا ابعاد فاجعه را بررسی کرد و با عوامل آن برخورد جدی شود.»
رئیس بنیاد باران سپس به حوادث تلخ بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت:«خون‌هایی ریخته شد، به خانواده‌های فراوانی آسیب‌های روحی و مادی وارد آمده است.ملت مورد اهانت قرار گرفته است.رفتارهای بد و غیر قانونی و غیر شرعی با مردم و با بازداشت‌شدگان صورت گرفته است که اینها همه باید ریشه‌یابی و حقیقت هم برای مردم روشن شود و هم با ریشه قضایا برخورد جدی شود.»
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«کافی نیست که گفته شود یک بازداشتگاه غیر استاندارد تعطیل شد؛غیر استاندارد یعنی چه؟یعنی مثلا هواکش آن درست نبود یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟خیر!جنایت‌هایی رخ داده است؛جان‌هایی باخته شده است و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته است که وقتی در زندان‌های در دست بیگانگان صورت می گیرد همه بر آشفته می شوند و فریاد می زنند و امروز باید با این مسائل برخورد شود.»
وی ادامه داد:«در مورد زندانیان و بازداشت‌شدگان هم قضیه به همین صورت است البته که باید آزاد شوند ولی کافی نیست.»
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تاکید کرد:«رفتارهای خلاف شرع و عرف و قانون که به هنگام بازداشت با آنها و بستگان آنان شده است و رفتارهای نادرستی که به نام بازجویی شده و می‌شود، اینها همه برای انقلاب و جامعه زیان بار و بر خلاف قانون و انصاف است.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:«باید با عاملان این رفتارها و اقدامات برخورد قانونی شود و حق و حرمت‌هایی که مورد تعدی قرار گرفته است جبران شود.»
وی با اشاره به برخی ادعاهایی که از سوی برخی رسانه‌ها و افراد علیه چهره‌های سیاسی بازداشت‌شده مطرح می‌شود، گفت:«اگر جرمی هست اولا باید مدارک دقیق و روشن باشد نه ادعاهایی که می شود یا شایعه‌هایی که درباره اعتراف‌گیری صورت می‌گیرد و در مرحله بعد هم دادگاه صالحه و علنی و با حضور هیات منصفه و وکیل متهم باید به این اتهامات رسیدگی کند.»
خاتمی تصریح کرد:«اگر یک قطره خون هم اگر ریخته شود فاجعه است؛چه رسد به آنچه رخ داده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« باید با هر رفتار وحشیانه‌ای که با هر کس شود برخورد شود، ولی مهمتر از اینها لطمه‌ای است که به اعتماد عمومی وارد شده است و باید آن را ترمیم کرد.»
خاتمی تاکید کرد:«برای ترمیم اعتماد عمومی هر هزینه‌ای هم که پرداخت شود زیاد نیست، اما با این حال اگر کسی از سر خیرخواهی پیشنهادی برای رفع ظلم و ترمیم اعتماد عمومی می‌دهد با امواج تهمت و دروغ و نسبت‌های ناروا روبرو می‌شود و اتهام زنندگان و غوغاگران با امنیت خاطر به کار خود ادامه می‌دهند.»
وی با ابراز تاسف شدید از حمله‌های صورت گرفته به برخی شخصیت‌ها، اظهار داشت:«در این مدت ببینید تا چه حد علما و شخصیت‌های موجه و نخبگان و مردم مورد اهانت قرار گرفتند، در حالی‌که باید با افراد و جریان‌های طراح و مجری جنایات برخورد جدی شود.»
رئیس جمهور سابق کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت:«در نظام و طبق قانون اساسی و همچنین در بیانات امام خمینی؛مجلس بالاترین جایگاهها را دارد.تحقیق و تفحص در هر امور،استیضاح وزیران و حتی تصمیم‌گیری درباره صلاحیت و کفایت رییس جمهور از اختیارات مجلس است.»
وی افزود:«با همه این اوصاف می‌بینیم که از بررسی مساله‌ای مثل حمله وحشیانه به خوابگاه دانشجویان یا وضعیت زندانیان توسط مجلس جلوگیری می‌شود،این یعنی انحراف در نظام.»
سید محمد خاتمی تصریح کرد:«چرا اعتراضات و انتقادات مراجع و علماء و نخبگان و افراد جبهه رفته و میلیونها از مردم شریف که رشد و شعور خود را به خوبی نشان داده‌اند به روند انتخابات و وقایع ناگوار پس از آن مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟»
وی با بیان اینکه «مجلس در این زمینه مسئولیت سنگینی دارد»، اظهار داشت:«امروز می‌توان تحقیق و تفحص از روند انتخابات را در دستور کار قرار داد و اگر واقعا هیات بیطرفی این کار را عهده‌دار شود، نتیجه کار می‌تواند جهت امور و اتفاقات را خیلی روشن کند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:«ما دلمان برای انقلاب و نظام و اصول و ارزش‌های آن که متاسفانه مورد تعرض قرار گرفته است و اندیشه های امام و اصول و معیارهایی که قانون اساسی بیانگر آنهاست می‌سوزد و معتقدم با آنچه شد و می‌شود هم نظام و هم مردم زیان می‌بینند.»
به گزارش پارلمان‌نیوز، در این دیدار نمایندگان عضو فراکسیون خط امام مجلس به ارائه توضیحاتی در خصوص حوادث بعد از انتخابات از جمله اینکه به جهت برخی بی تدبیری و بی‌تحملی‌ها و عدم توجه به خواست مردم اعتماد عمومی میان ملت و حاکمیت آسیب دیده است پرداختند.
آنها تاکید کردند که و تلاش این فراکسیون و بسیاری از نمایندگان بر آن است تا با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و به رغم عدم همکاری دستگاه‌های ذیربط با بی‌قانونی‌ها و برنامه‌ها و رفتارهای خلاف شرع و قانون و حقوق مردم مقابله و اعتماد آسیب دیده بازسازی و حقوق مردم اداء شود.
محمدرضا تابش دبیر کل فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست به تشریح اقدام های مجلس و نیز فراکسیون در مورد وقایع پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری پرداخت.
وی گفت:«تشکیل کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان، طرح سئوال از وزیران ذیربط و نشست‌های متعدد با رییس مجلس شورای اسلامی و همچنین دادستان کل کشور و درخواست از رییس قوه قضاییه برای بازدید از بازداشت‌گاه‌ها و تحقیق از وضعیت زندانیان، پیگیری آزادی آنها از جمله اقدامات این فراکسیون بوده است.»

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

مراقب سناریوهای شیطانی کودتاچیان باشیم؛چرا «وزارت اطلاعات بی سر» شد

عزل غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات با آن همه سوابق خدمت به اقتدارگرایان از سوی احمدی نژاد در کمتر از 10 روز تا پایان عمر دولت نهم،علاوه بر شدت گرفتن اختلافات درونی کودتاچیان،می تواند نشانه ای از وجود «سناریوهای شیطانی» برای گسترش و تشدید ابعاد سرکوب و کشتار بازداشت شدگان و معترضان باشد.
در نگاه نخست چنین می نماید که پس از حمایت بی چون چرای علی خامنه ای از احمدی نژاد و کودتای انتخاباتی و خراب کردن پل های پشت سرش،و پس تشر او به احمدی نژاد در ماجرای انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول،اکنون احمدی نژاد و تیم نزدیکانش نمک خورده،نمکدان می شکنند و در حال کشتن گربه خامنه ای دم حجله تنفیذ و تحلیف دولت کودتا هستند.
در لایه بعدی گمان می رود چنین سناریوهایی می تواند به انحراف افکار عمومی از کودتای انتخاباتی،بازداشت های گسترده و کشتار ده ها نفر در راهپیمایی های مسالمت آمیز یا بازداشت شدگان 6 هفته گذشته باشد.
همه این ها هست و نیست!چرا که مهمتر از همه به نظرم«سناریوهای شیطانی» جدید کودتاچیان است که با تبدیل وزارت اطلاعات به «اطلاعات بی سر» درعمل آغاز شده است.
یادمان نرفته که فاجعه ای چون قتل های زنجیره ای دستکم محدوده بخشی از قتل های پاییز سال 77 در نهایت به «اطلاعات خودسر» نسبت داده شد،و وقتی محمد خاتمی ریس جمهور وقت و البته مطبوعات،نخبگان و وکلا و خانواده جان باختگان آن فاجعه در مقابل آن ایستادند «خودسرها» با استفاده از امکانات،بازداشت گاه ها و پوشش نهادهای انتصابی چون قوه قضائیه،سپاه،نیروی انتظامی،و صدا و سیما و دیگر نهادهای مشابه فجایع دیگری از جمله حمله به کوی دانشگاه،سرکوب خشونت بار جنبش دانشجویی،ترور سعید حجاریان،بازداشت و شکنجه روزنامه نگاران،وبلاگ نويسان، فعالان اجتماعی و سیاسی را به بار آوردند.
امروز یک شنبه چهارم مرداد احمدی نژاد با برکناری محسنی اژه ای،وزارت اطلاعات را به «اطلاعات بی سر»تبدیل کرد.«اطلاعات بی سر» در عمل امکان نظارت،پرسش یا هرگونه تحقیقی از سوی مجلس یا هر نهاد نظارتی دیگری در مورد سرنوشت صدها تن از شخصیت های سیاسی،اجتماعی و مردم معترض را که بازداشت شده اند،و آنچه از این پس احتمالا روی می دهد را به صفر می رساند.اهمیت این برکناری و خطرش نیز درست به همین نکته و به همین «سناریوی های شیطانی» مربوط است که کودتاچیان در سر دارند.
این ماجرا درست همزمان است با آخرین روزهای رياست محمود هاشمی شاهرودی بر قوه قضائیه.هاشمی شاهرودی عملا در قوه قضائیه به حاشیه رانده شده تا حدی که توان پاسخ گویی به نامه های ساده خانواده بازداشت شدگان را ندارد.این یعنی که «قوه قضائیه بی سر»است در حال حاضر.گرچه در زمان اوج هاشمی شاهرودی شاهکاری رخ نداد و به فرض بسیار ضعیف خواستن او در عمل نتوانست کاری در خور انجام دهد.
کودتاچیان درصددند تا در همین دوره «اطلاعات بی سر» و «قوه قضائیه بی سر» سناریوهای شیطانی شان را عملی کنند.
در این سناریوهای شیطانی کودتاچیان می خواهند سرکوب،بازداشت و کشتار گسترده تر معترضان و به ویژه بازداشت شدگان یا همان «اسرای جنبش سبز» را به اجرا در آورند.آن ها در صددند تا در این سناریو «ضربه نهایی» را به جنبش اعتراضی مردم وارد کنند و با راه اندازی تصفیه خونین(خونین تر از آنچه تاکنون انجام داده اند)،همان طور که وعده داده اند برای 20 سال خاطرشان را آسوده کنند.اینکه به چنین اهدافی خواهند رسید یا نه بحث دیگری است البته.
این سناریوهای شیطانی،و همه آن «خودسری» و این «بی سری» ها را همان کس و کسانی طراحی کرده اند که کودتای انتخاباتی علیه مردم را طرح،اجرا و حمایت کرده اند.
«بی سری» و «خودسری» دو روی یک سکه اند با این تفاوت که در خودسری در نهایت ممکن است طراحان سناریوهای شیطانی با قربانی کردن کس یا کسانی از میانذ عاملان از پاسخ گویی و رسوایی بگریزند چنانکه در پرونده قتل های زنجیره ای چنین کردند اما در «بی سری» خود را حتی از معرفی عاملان برای نجات آمران نیز بی نیاز می دانند.
بخش دیگری از فایده این سناریوی شیطانی برای کودتاگران پایان دادن به مقاومت ها در سطوح بالای حاکمیت در مقابل تحلیف و تنفیذ حکم دولت کودتا در 14 مرداد برای چهار سال دیگر است.آن ها می خواهند با خشونت و کشتار،به شبیه سازی «قانون بد بهتر از بی قانونی است» و «تقابل آزادی و امنیت» بپردازند چنان که در 6 هفته گذشته نیز چنین کرده اند.کودتاچیان قصد دارند به مردم و حتی نخبگان بقبولانند که «اطلاعات با سر» بهتر از«اطلاعات بی سر» و «دولت کودتا بهتر از دولت پا در هوا» است و این گونه با تشدید ناامنی عمومی،مقاومت و اعتراض همگانی را در هم بشکنند.
باید در مقابل سناریو و سناریوهای شیطانی نگران اما هوشیار بود.تاکید و تشدید اعتراض به بازداشت ها،اعتراض به کشته شدن بازداشت شدگان در زندان،و آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شدگان باید به هدف مشترک و کوتاه مدت همه تبدیل شود.
« سناریوی اعتراف سازی» کودتاچیان ، و استفاده آن ها از اتاق معجزه با شکست مواجه شده و کودتاچیان اکنون قصد جان اسرای جنبش آزادی خواهی و دموکراسی طلبی ما را کرده اند.
...
درباره سابقه اختلافات درونی کودتاچیان و اختلاف سرداران و سربازان گمنام این ها را یک سال پیش نوشته ام؛

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

یار دبستانی من

۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

پروژه اعتراف گیری شهروند؛رسوایی اتاق معجزه،همراهی با یاران در بند

نمی دانم این « پروژه اعتراف گیری شهروند » را دیده اید یا نه. ولی ایده جالبیه برای بی اعتبار کردن دستگاه اعتراف سازی و یک جور همدلی و همراهی با دوستان بازداشت شده ای است که شبانه روز در بازداشتگاه های مخوف،زیر ضرب و زور شکنجه های جسمی و روانی قرار دارند تا به کارهای نکرده اعتراف کنند.این ایده و کاری که شهروند آغازش کرده اگر نمونه های مشابه بیشتری داشته باشد می تواند « اتاق معجزه » را که یکی از ابزارهای اجرای نقشه های شوم آغایان برای وطن ما و علیه همه ماست به « اتاق مضحکه » دستگاه اعتراف سازی و ابزاری علیه خودشان تبدیل کند.
قدرت طنز را نباید دستکم بگیریم که همان قدر که پرداختن جدی به زوایای تاریک دستگاه اعتراف سازی می تواند بی اعتبارش کند،طنز هم می تواند.نباید قدرت طنز را دستکم گرفت.


شهروند در این باره نوشته:"آنچه این روزها در ایران می گذرد در ژانرهای گوناگونی قابل پژواک است. حضور میلیونی جنبش مردم (که اگر حماسه نخو انیم، چه بنامیمش) با ددمنشانه ترین شیوه های حاکمان و زورمداران و چماق به دستان سرکوب می شود (انگار تراژدی یونان باستان را می خواهند تعریف تازه ای کنند) و به این هم بسنده نمی کنند چاشنی کمدی اعترافات تلویزیونی را به آن اضافه می کنند. کمدی که آنقدر روی صحنه رفته است که دیگر کسی را نمی خنداند. خطر اما در آنجاست که کارگردانان این صحنه های کمدی های دل به هم زن با وادار کردن چهره های شناخته شده جنبش به اعتراف، سرانجام بتوانند تقلب ها و تخلف های حکومتی را که مشروعیتش را از دست داده و به سختی رسوا شده، بپوشانند. ما نویسنده ها و همکاران شهروند از همه نویسندگان، هنرمندان و اهالی اندیشه و گفتگو، در سراسر جهان می خواهیم با نوشتن اعترافنامه های دروغین و خنده دار، این حربه کهنه و فرسوده را از دست تعزیه گردانان بگیرند. ما با نوشتن این اعترافنامه ها داوطلبانه خود را کنار کسانی می گذاریم که در شرایط سخت بازداشت و زندان و سرکوب، ناگزیر اعتراف کرده اند. آنها را واداشته اند و وا می دارند که بگویند قصد راه اندازی انقلاب مخملی را داشتند، که از کشورهای خارجی پول گرفته اند، که می خواستند با دامن زدن به آشوب، خواب و آرامش را از کشور و مردم برگیرند، که گناه خون ندا و نداها بر گردن چماقداران موتورسوار نیست و آشوبگران خود، آنها را کشته اند که به مقاصد کثیف خود برسند... ما هم اعتراف می کنیم که قصد راه اندازی انقلاب مخملی را داشتیم، ما از خارجی ها پول گرفته ایم، ما اعتراف می کنیم که نویسنده ایم، که هنرمندیم، که سینماگریم، که اهل اندیشه ایم... آری ما به همه این چیزها اعتراف می کنیم.
ما بر آنیم که با نوشتن این اعترافنامه های دروغین و اغراق شده می توانیم به یاری آن یارانی بشتابیم که در دست شکنجه گرانی چون قاضی مرتضوی و حسین شریعتمداری چاره ای جز اعتراف ندارند. اعترافنامه های زورکی را با اعترافنامه های ساختگی بی بها کنیم. اعترافنامه های خود را برای چاپ و انتشار به شهروند بسپاریم."

این هم نمونه های اعترافات؛
من هم اعتراف می کنم/حسن زرهی
من هم اعتراف می کنم/لیلی پورزند
اعتراف به زبان خوش/میرزا تقی خان، و اعتراف می کنم که نویسنده ام/بهرام بهرامی
اعتراف می کنم که مفت خوری کرده ام
اعتراف می کنم که عمدا به جای قم در کردستان به دنیا امدم/نیاز سلیمی
اعتراف می کنم که...

۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

شادی صدر را گرگ های آغا ربودند

شادی صدر،وکیل ، فعال جنبش زنان و روزنامه نگار امروز جمعه 26 تیر ماه وقتی به همراه چند نفر از دوستانش پیاده از خیابان کریم خان به سوی محل برگزاری نماز جمعه می رفت با حمله گرگ های آغا یا همان لباس شخصی های مزدور مواجه و به شکل وحشیانه ای ربوده شد
این روایت یکی از همراهان شادی صدر است از هجوم مزدوران به این روزنامه نگار و وکیل مدافع حقوق زنان است که در سایت میدان زنان منتشر شده.

شما هم بخوانید تا با چهره جانوران درنده ای که اگر حیوان شان بنامیم به «حیوانیت» ستم کرده ایم، بیشتر آشنا شوید؛

ميدان زنان- تيرماه سال 1388 حدود ساعت 11:30 هنگامي كه شادي صدر همراه چند تن از دوستانش كه براي شركت در نماز جمعه عازم بودند در بلوار كشاورزتهران به طرز كاملأ غير قانوني و غير انساني دستگير شد.
يكي ازهمراهان شادي صدر درباره جريان بازداشت وي مي گويد:
ما داشتيم تو بلوار كشاورز راه مي رفتيم، نه اون وسط كه بلواره، بلكه تو خود خيابون كه يكي اومد به من گفت خانم تو با ما مياي بقيه برن!
من و شادي با تعجب نگاهش مي كرديم كه يه موتوريه از دور گفت: اين نه اون يكي!
لباس شخصي ها اومدند طرف شادي و هلش دادند طرف يه ماشين پژو، اونم كه شوك شده بود رفت تو ماشين نشست؛ من و دوستم داد زديم براي چي دارين مي برينش؟
كه شادي يه دفعه به خودش اومد و شروع كرد به داد و هوار و كوبيد به در.
دوستم در ماشينو باز كرد و ما داشتيم شادي را مي كشيديم بيرون ولي ماموري كه داخل ماشين بود از داخل شادي رو گرفته بود و مي كشيد داخل ماشين كه در همين حين مانتوش در اومد؛ اما دوستم دست شادي را كشيد و او در حالي كه بلوز و شلور تنش بود از ماشين در اومد و فرار كرد. مامورها و من و دوستم هم دنبالش مي دويديم.
در اين حال يه مامور از روبرو بهش حمله كرد و از روسريش اونو مي كشيد و شاديم مقاومت مي كرد براي همين روسريش در اومد و شادي دوباره فرار كرد. اين بار دو نفر ديگه سر رسيدند كه يكيشون باتوم فنري داشت. شادي را با خشونت تمام گرفتند و زدند و او همچنان مقاومت مي كرد.
ما را هم نذاشتن بريم طرفش، به زور گرفته بودنش و بردن توي ماشين. مامور تقريبا شادي رو بغل كرده بود
و اصلا حجابش براي اونا مهم نبود!
وقتي تو ماشين بردنش هم روسري رو بهش ندادند و ماشين دور زد و سريع رفت.
راستش هيچ كس به غير از دوستم و من كاري نكرد، شايد اگه بيشتر بوديم نمي گذاشتيم ببرنش.
شادي مي خواست كيفشو به ما بده كه مامور موتوريه بازم از دور داد زد كه كيفش باشه. مردم همه شوكه شده بودند و فقط متحير و حاج و واج تماشا مي كردند.
ما هيچ برگه يا حكمي از اين لباس شخصي ها نديديم و واقعا نمي دانيم آنها چه كساني هستند.
...
عکس از :نیوشا توکلیان

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

چرا کودتاگران همسر و پسر سعید حجاریان را بازداشت کردند؟

وجیهه مرصوصی و محسن حجاریان همسر و پسر سعید حجاریان بازداشت شده اند.اگرچه گفته می شود وجیهه مرصوصی دوباره آزاد شده ولی از آزادی پسر حجاریان خبری نیست.پیشتر هم پسر سعید حجاریان بازداشت و بعد آزاد شد.
شاید برای خیلی ها این پرسش مطرح باشد کودتاگران از بازداشت همسر و پسر سعید حجاریان چه هدفی را دنبال می کنند؟ این پرسش به خصوص وقتی پر رنگ تر می شود که چند روز پیش پسر حجاریان را بازداشت کردند و چند ساعت بعد آزادش کردند.پس چرا کودتاگران هزینه چنین بازداشت یا بازداشت هایی را متقبل می شوند؟

توضیح چند نکته در این مورد شاید خیلی چیزها را روشن کند،ممکن است کودتاگران به یکی یا همه این موارد نظر داشته باشند:

یک.شکنجه روانی کثیف برای در هم شکستن حجاریان.امروز 26 تیر است،درست یک ماه پیش در چنین روزی سعید حجاریان بازداشت شد.بازداشت همسر و پسر حجاریان نشان می دهد که تلاش شبانه روزی(بخوانید شکنجه و بازجویی شبانه روزی) بازجویان و دستگاه اعتراف سازی در یک ماه گذشته برای شان حاصلی نداشته.
آنان فکر می کردند با بردن حجاریان نیمه جان و دیگر فعالان سیاسی،اجتماعی و روزنامه نگاران به اتاق معجزه در اندک زمانی آن ها را می شکنند و فیلم اش را از از رسانه ملی اما غصب شده پخش می کنند و فضا را در دست خواهند گرفت.
شک نکنید که بازداشت همسر و پسر حجاریان برای این است که دستگاه اعتراف سازی می خواهد روان حجاریان را به هم بریزد و در این راه ممکن است از سه روش استفاده کند؛یا از همسر و پسرش در اتاق بازجویی مجاور اتاق بازجویی حجاریان بازجویی کنند طوری که او صدای شان را بشنود.
یا در حین بازجویی در هرجای دیگری صدای شان را ضبط کنند و در بازداشتگاه طوری پخش کنند که به گوش حجاریان برسد.این ها همان شکنجه روانی کثیفی است که بارها در اتاق معجزه علیه بازداشت شدگان مورد استفاده قرار گرفته.
و در سومین حالت که در صورت تدام بازداشت پسر یا همسر حجاریان از آن استفاده می کنند،رو در رو کردن حجاریان با پسر یا همسر بازداشت شده اوست در حالتی که می تواند از کتک خوردن شروع شود تا به روش های کثیف در کثیفی که دستگاه اعتراف سازی به آن چنگ می زند.

دو.اعمال فشار و ایجاد وحشت در خانواده های بازداشت شدگان اخیر.در چند روز گذشته خانواده های بازداشت شدگان فعالیت های مشترکی را برای دفاع از همسران و فرزندان خود آغاز کردند.فعالیت هایی که در حال اوج گرفتن است و برگزاری کنفرانس خبری خانواده های بازداشت شدگان یکی از دستاوردهای مهم آن است.دستگاه اعتراف سازی با بازداشت همسر و پسر حجاریان این جوری هم خشم خود را به خانواده ها منتقل می کند و هم قصد دارد در خانواده بازداشت شدگان اخیر وحشت ایجاد کند.صاحبان اتاق معجزه برای اعتراف سازی به زمان نیاز دارند.فعالیت همسران و خانواده بازداشت شدگان و اعتراض به بازداشت ها زمان را برای آنان کوتاه می کند.

سه.انتقام.بی شک بازداشت سعید حجاریان بخشی از انتقامی است که یاران سعید امامی از حجاریان می گیرند.یادمان باشد که دوستان سعید امامی پیشتر نیز برای انتقام از حجاریان در قبال نقش او در افشای قتل های زنجیره ای حجاریان را ترور کردند و عامل ترور را هم خودشان « سعید عسکر» معرفی کردند.تا انتقام خون سعید امامی را با گلوله سعید عسکر از سعید حجاریان بگیرند.حجاریان در آن ترور نیمی از جانش را ازدست داد.برخی از دوستان سعید امامی که به شبیه سازی تاریخی علاقه دارند احتمالا قصد دارند انتقام بازداشت همسر سعید امامی را هم بگیرند.

سعید حجاریان آدم کمی نبوده در این سی سال گذشته.او دستکم در استقرار جمهوری اسلامی نقشی بسیار پر رنگ تر داشته تا بسیاری از این عوامل کودتای انتخاباتی 22 خرداد.وقتی با او چنین می کنند معلوم است که با دیگرانی که چنین سوابقی نداشته اند چه کرده اند و می کنند در این سی سال و این روزها.

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

اجرای بی سر و صدای قانون!جرایم رایانه ای

قانون جرایم رایانه ای از 10 تیر ماه با ابلاغ احمدی نژاد و بدون سر و صدا به اجرا در آمده است.خبر اجرای این قانون(چه قانونی!) دو هفته بعد از آغاز اجرای آن منتشر شد.آن هم در روزهای پس از کودتای انتخاباتی.
این قانون که اولین قانون در این بخش هم به شمار میاد،البته جز 3 مورد که با نظر شورای نگهبان حذف یا تغییر کردند همان لایحه دولت است که به تصویب مجلس هشتم و تائید شورای نگهبان رسید.
قانون جرایم رایانه ای محدودیت های بیشتر و مجازات های سنگینی برای کاربران اینترنت تعیین کرده و غیر از نگاه به شدت محدود کننده و امنیتی که در تدوین آن نقش داشته،با مبهم گذاشتن تعاریف جرایم ذکر شده،دست نهادهای امنیتی و سیستم قضایی البته بیمار را در برخورد با وب نگاران و کاربران اینترنت باز گذاشته.
متن قانون جرایم رایانه ای
آغاز بی سر و صدای اجرای قانون جرایم رایانه ای در روزهایی که ده ها وبلاگ نویس و وب نگار بازداشت شده اند
گزارشی از آغاز اجرای قانون جرایم رایانه ای


و این هم مصاحبه ام با آرش سیگارچی در مورد آغاز اجرای قانون جرایم رایانه ای، و تشدید برخورد با وب نگاران و کاربران اینترنت؛

Original Video - More videos at TinyPic

چند پیام مخنصر از سیاهچال کودتاچیان

روزنامه اعتماد و سایت اعتماد ملی خبر داده اند که خانواده های عبدالرضا تاجیک، محمد قوچانی، عماد بهاور، و عبدالفتاح سلطانی دیروز یعنی دوشنبه 22 تیر نزدیک یک ماه پس از بازداشت شان با آن ها ملاقات کرده اند.البته ملاقات کابینی و از پشت شیشه.و جالب که در این نوع ملاقات هم سه تا مامور در حین هر ملاقات دو طرف را تحت نظر داشته اند!

محمد قوچانی و عماد بهاور به همسران شان گفته اند که بازجویی ها تمام شده و از انفرادی به سلول های چند نفری در بند 209 منتقل شده اند، عبدالرضا تاجیک به خانواده اش گفته که بازجویی از او هنوز ادامه دارد.هیچ کدام از این خبرها در مورد جزئیات ملاقات خانواده دکتر عبدالفتاح سلطانی وکیل و حقوق دان و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران چیزی ننوشته اند.

محمد قوچانی؛هیچ اتهامی متوجه من نیست
محمد قوچانی در ملاقات با همسرش تاکید کرده که" هيچ اتهامي متوجه من نيست". و گفته"من تنها يك روزنامه‌نگار و نويسنده هستم و همه چيز من شفاف مي باشد لذا مساله‌ پنهاني ندارم.همواره تمام ديدگاه‌هاي خود را نوشته و منتشر كرده‌ام و هيچ اتهامي متوجه من نيست و خود بازجويان و مسوولان قضايي هم مي‌دانند كه هيچ جرمي نداشته و مطلقاً بي‌گناه هستم و به همين دليل اصلا به زمان فكر نمي‌كنم و اگر در همه دوره دولت كنوني هم در زندان باشم، اهميتي ندارد."

عبدالرضا تاجیک؛بازجویی هنوز ادامه دارد
خواهر عبدالرضا تاجیک که فکر کنم اولین روزنامه نگاری است که در آغاز کودتای انتخاباتی بازداشت شد ولی گفته که"عبدالرضا تاجيک به خانواده اش گفته مراحل بازجويي وي تمام نشده است و بازجويي اش همچنان ادامه دار."

عماد بهاور؛ با اعتراف تلویزیونی مخالفت کردم
عماد بهاور هم به مریم شفیعی همسرش گفته"از من خواسته شده اعتراف کنم اما با اين موضوع مخالفت کرده ام و آنها هم از پيگيري ماجرا منصرف شده اند."

مریم باقی در مورد اعترافات اجباری هم گفته"همان زماني که يک روزنامه مدعي اين اعترافات شد، در تماس تلفني که قوچاني با منزل داشت اين موضوع را به شدت تکذيب کرد و اتفاقاً در اين ملاقات کابيني هم مجدداً از او اين سوال را پرسيدم که وي بار ديگر هر گونه اعتراف را تکذيب کرد و حتي مي گفت اينجا بحث هاي فکري زيادي درباره عدم وقوع انقلاب مخملي در ايران داشته ايم."

سفید خوانی از سیاهچال کودتاچیان
لابه لای حرف های خانواده ها و محبوسان سیاهچال کودتاچیان چند تا پیام کوتاه را می شود خواند؛
یک.بازداشت شدگان نه تنها از دنیا که حتی از یکدیگر بی خبرند.چنانکه قوچانی احوال بازداشت شدگان دیگر را از همسرش پرسیده.
دو. سناریوی اصلی بازجویان همان است که کیهان و ایرنا و رسانه های دولتی تکرارش می کنند،" سناریوی انقلاب مخملی"است تا "کودتای مخملی"خودشان علیه مردم را توجیه کنند.
سه.لاغری،ریش و موی انبوه و نامرتب مختص محبوسان در انفرادی است.بی خبری و نگرانی در مورد دیگران نیز نشانه دیگر.
چهار.بازداشت شدگان را به حبس های بلند مدت تهدید کرده اند
پنج.ادامه بازجویی از عبدالرضا تاجیک که به کانون مدافعان حقوق بشر نزدیک است و یکی از معدود روزنامه نگارانی است که روزنامه نگاری حقوق بشری را به خوبی می شناسد نشانی است از اینکه دارند روی "کانون مدافعان حقوق بشر" و ضربه زدن به اون و شیرین عبادی به طور ویژه کار می کنند.
جمله کلیدی این ملاقات هم از محمد قوچانی است که گفته؛
"اينجا بحث هاي فکري زيادي درباره عدم وقوع انقلاب مخملي در ايران داشته ايم".
به جای"بحث فکری"بگذارید"بازجویی"، و به جای"عدم وقوع انقلاب مخملی" بگذارید"اتهام انقلاب مخملی" و جمله را از نو بخوانید!

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

سهراب به خاک سپرده شد،کودتاچیان به کابوس

سهراب اعرابی امروز دوشنبه 22 تیر درست یک ماه پس از کودتای انتخاباتی به خاک سپرده شد.سهراب یکی از ده ها شهید کودتای خامنه ای و سپاه پاسداران علیه مردم ایران است.
ماموران وزارت اطلاعات پيش از مراسم خاكسپاري به خانواده سهراب هشدار دادند كه مراسم بايد در سكوت برگزار شود و در صورت سر دادن شعار، تمامي حاضران بازداشت خواهند شد.
مادر سهراب اعرابي كه از اعضاي گروه مادران صلح است، امروز در مراسم خاكسپاري فرزندش درحالي كه به شدت متاثر بود، فرياد مي‌كشيد: من سكوت نخواهم كرد... آنها در تمام اين روزها مرا بازي دادند... پسر من كشته شده بود و به من نمي‌گفتند.


ذره ای خوی انسانی اگر باشد در دل از ضجه های مادر سهراب،اشک و خشم می سازد در چشم و در جان آدمی. خامنه ای که دستور کشتار داد و گرگ هایش که کشتند و گرفتند و بردند و ویران کردند یقین دارم که محروم اند از همان ذره حتا.سهراب به خاک سپرده شد امروز ،و کودتاچیان به کابوس؛آنان هر شب با ترس سقوط،با ترس محاکمه در پيشگاه عدالت،هر شب با کابوس گورستانی که ساخته اند خواب شان آشفته می شود.صدای مرگ بر دیکتاتور هر شب بیشتر و رسا تر به گوش شان می رسد.
فیلم تشیع و خاکسپاری سهراب را اینجا دانلود کنید در سایت کمپین بین
المللی حقوق بشر در ایران

26 روز تاخیر برای اعلام کشته شدن سهراب،چرا؟!

کمپین بین المللی حقوق بشر خواستار حقیقت یابی در باره ناپدید شدگانی شد که در هاله ای از نیرنگ و دروغ، سردرگمی، و رعب و وحشت ایجاد شده گم شده است.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران:مقامات ایرانی، خانواده سهراب اعرابی، 19 ساله، را پس از گذشت 26 روز از ناپدید شدنش مطلع کردند که او در اثر تیراندازی به قلبش در جریان راهپیمایی کشته شده است.
پروین فهیمی؛ مادر سهراب که از اعضای مادران صلح است در این مدت 26 روز تلاش های گسترده ای برای کسب خبر در باره پسرش کرده بود و عکس های او را به همه زندانها، دادگاه ها و هر جایی که امکان داشته برده وخواستار روشن شدن وضعیت او شده بود. سرانجام در شامگاه بیستم تیرماه، پس از برگزاری یادبود دهمین سال جنبش دانشجویی، داگاه انقلاب آنها را احضار کرد تا با مراجعه به اداره آگاهی از میان عکس های فراوان اجساد، سهراب را شناسایی کنند. به گفته اعضای خانواده سهراب به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، جسد سهراب در روز 29 خرداد ماه یعنی 5 روز پس از ناپدید شدنش، به پزشکی قانونی تحویل داده شده است. سهراب اعرابی قرار بود که در تیرماه امسال در کنکور ورودی دانشگاه ها شرکت کند.
سهراب اعرابی در اثر تیراندازی به قلبش کشته شده است اما هنوز معلوم نیست که آیا او اول مجروح شده و به بیمارستان منتقل شده و بعد فوت کرده است یا اینکه در همان جریان راهپیمایی و بلافاصله پس از تیراندازی کشته شده است.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد مرگ سهراب گفت:" اگر سهراب در اثر تیراندازی در روز 25 خرداد ماه در خیابان کشته شده است، چرا جسد او در روز 29 خرداد ماه تحویل پزشکی قانونی شده است؟" هادی قائمی با شدت تمام اعلام کرد که "ما خواستار یک تحقیق مستقل و یک پاسخگویی کامل در باره علت مرگ سهراب اعرابی و پیگیری مناسب توسط قوه قضائیه هستیم." قائمی تاکید کرد که "این تحقیق باید روشن کند که مقامات منتظر چه چیزی بودند و چرا این همه مدت طول کشید تا به مادرسهراب خبر مرگش را بدهند."
فقدان شفافیت و تاخیر محاسبه شده در خبررسانی در باره مرگ بدون هیچ توضیح سهراب، تنها باعث شده است که نگرانی ها در باره سایرکسانی افزایش پیدا کند که یاجزو ناپدید شدگان هستند و یا بازداشت شدگانی که بدون هیچ ارتباطی با خانواده و وکیل در وضعیت بی ارتباط با دنیای خارج به مدت یک ماه در بازداشت هستند. خبری مبنی بر بازداشت حدود 190 نفر در جریان تظاهرات در روز 18 تیر نیز این نگرانی ها را شدت داده است.
هادی قائمی در باره این نگرانی ها گفت:" بسیاری از خانواده ها در وحشت هستند که به آنها هم خبر مرگ عزیزانشان را در راهپیمایی ها بدهند در حالیکه حقیقت همچنان مبهم بماند." هادی قائمی تاکید کرد که " علاوه بر همه اینها، بی خبری از وضعیت ناپدید شدگان، برای خانواده آنها یک شکنجه است."

این هم خواندنی است:
سهراب اعرابی و یک قتل دیگر در اوین

دو روایت از کشته شدن یک سهراب

روایت اول
سهراب اعرابی، يک شهيد ديگر، اين بار جوان نوزده ساله در اوين کشته شد
جنبش اعتراضی مردم ايران در ابتدای تابستان سال ۱۳۸۸ دومين شهيد خود را يافت جوانی نوزده ساله در حالی که مادرش در پشت در زندان اوين زاری می کرد و از وی خبری می خواست کشته شد. در اخباری که در اين باره به سرعت در دنيای مجازی به چرخش افتاد نوشته شده که او زير شکنچه کشته شده است.
خبر مرگ سهراب اعرابی ظهر ديروز به گوش مادرش رسيد و وی که قبلا فيلمی از سرگردانيش در يوتيوب گذاشته شده بود با ناباوری با اين خبر روبرو شد. خبرنگارانی که هنوز دستگير نشده و آزادند به سرعت در صدد برآمدند که خبر را به گوش عالم برسانند. ساعتی بعد از جمله حماسه هائی که در اينترنت به نام سهراب منعکس شده يکی هم شعری بود از زبان ندا آق سلطان که به سهراب می گفت خوش آمدی.
سهراب اعرابی ۱۹ سال و هم در فعاليت های انتخاباتی اين دوره فعال بود و هم در تظاهرات اعتراضی ۲۵ خرداد فعال بود. وی که سال آخر دبيرستان را می گذراند و برای امتحان کنکور آماده می شد از روز سی ام خرداد دستگير شد و به مکان نامعلومی انتقال يافت.

بعد از پيگيريهای پی در پی سه روز بعد خانواده بخصوص مادرش متوجه می شوند که وی در زندان اوين است. مادر اين جوان در روز سه شنبه ۱۶ تير با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادی فرزند ش بود. با وجود اين که اين می دانست که فرزندش در زندان اوين است ولی خيلی نگران بود و می گفت می ترسم بچه ام را بکشند. اين مادر عکسی از فرزندش تهيه کرده بود و به هر زندانی که آزاد می شد عکس عزيزش را نشان می داد و از آنها می پرسيد که آيا او را می شناسند و يا در زندان ديده اند؟ او می گفت به هر کجا و هر کسی مراجعه می کنم جواب نمی دهند و ميگويند صبر کن آزاد می شود. اين مادر کارش از صبح تا شب جلو زندان ماندن شده بود تا اينکه يک دفعه از طرف قاضی مر تضوی خبر آمد که سهراب اعرابی در زندان درگذشته است، خانواده اش را خبر کنيد تا جنازه فرزندشان را تحويل بگيرند.
گزارش های رسیده از زندان اوین حاکی است شکنجه گران در سکوت و بی خبری به انجام جنایات وحشیانه ای مشغول هستند و احتمال قتل های بیشتری که هنوز افشا نشده است، وجود دارد.

روایت دوم
آخرين خبرها از چگونگی کشته شدن سهراب اعرابی
خبرنامه گويا - طبق آخرين خبرهای موثق دريافتی سهراب اعرابی، که خبر کشته شدن او ديروز به خانواده وی ابلاغ گرديد، پس از پايان راهپيمايی ميليونی و مسالمت‌آميز مردم تهران در شامگاه روز ۲۵ خرداد توسط تيراندازی يک عضو بسيج از پشت بام پايگاه گردان ۱۱۷ عاشورا، ناحيه مقاومت بسيج ويژه قدس، در تقاطع خيابان آزادی و خيابان جناح - که فيلم آن همان شب به شکل وسيعی در سايت های اينترنتی منتشر گرديد - به قتل رسيده است.
گلوله شليک شده به سوی سهراب، درست به زير قلب او اصابت کرده است.
انتقال وی به بيمارستان و تلاش برای زنده نگه داشتن او به نتيجه ای نرسيد و در نهايت اين جوان ۱۹ ساله، جان خود را از دست داد.
آثار شکنجه بر پيکر سهراب ديده نشده است و تنها بر سينه او اثر ديسک های شوک آور برای زنده نگاه داشتن وی ديده می شود.
گفته می شود مامورين بر اساس ظاهر سهراب، سن وی را بيش از ۱۹ سال تشخيص داده بودند.
خانواده سهراب، به ويژه مادر او، از روز ۲۵ خرداد تا روز گذشته برای يافتن وی به همه ارگان ها و مکان هايی که فکر می شد مراجعه نمودند اما هيچ پاسخی دريافت نکردند. حتی يک بار به اشتباه خبر رسيد که سهراب را در زندان اوين ديده اند. اين خبر دلگرمی ای برای خانواده وی بود که حداقل سهراب زنده است؛ تا اين که روز گذشته، شنبه ۲۰ تيرماه، از سوی مامورين مجموعه عکس هايی از کشته شدگان وقايع اخير را به خانواده سهراب نشان دادند که خانواده اعرابی ناباورانه تصوير سهراب در ميان ديگر تصاوير را تشخيص دادند. اين که بقيه تصاوير متعلق به چه کسانی بود و در چه تاريخی کشته شده بودند مشخص نيست، اما آن چه روشن است تعداد زياد کشته شدگان است که هنوز هويت آنان مجهول مانده است.
سهراب اعرابی، هم در فعاليت های انتخاباتی اين دوره فعال بود و هم در تظاهرات اعتراضی ۲۵ خرداد فعالانه شرکت کرد. وی که سال آخر دبيرستان را می گذراند برای امتحان کنکور آماده می شد و خانواده وی در زمان بی خبری نگران از دست دادن امتحانات کنکور سهراب بودند.

سهراب کشان

درد ناک است.این روزها بندگان قدرت که خودشان را تشنه خدمت! معرفی می کردند به کشتار رو آورده اند.سهراب را کشتند،همان طور که ندا را کشتند،و اشکان را و یعقوب را و ده ها ایرانی دیگر را.
آن ها باید بدانند که با سهراب کشان با ندا کشان، با آدم کشی به تنها جایی که می رسند پرتگاهی است که دیکتاتورهای دیگر نیز به همان جا رسیدند و سقوط سرنوشت حتمی همه دیکتاتورها و آدم کش های دنیاست.

۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

بیانیه مجاهدین انقلاب در اعتراض به تداوم بازداشت ها

سازمان مجاهدين انقلاب با صدور جديدترين بيانيه خود نسبت به ادامه بازداشت فعالان سياسي و ساير دستگير شدگان اخير اعتراض كرد.
متن بیانیه مجاهدین انقلاب در اعتراض به تداوم بازداشت ها 4 هفته پس از کودتای انتخاباتی:
بسم الله الرحمن الرحيم
اکنون بیش از سه هفته است که از اجرای کودتای از پیش طراحی شده علیه آرای ملت به مهندس میرحسین موسوی می گذرد. در این مدت، کودتایی که در آغاز گمان می رفت کودتایی مخملی است، به خون ریخته شدة دهها تن از شهیدان، جوانان، زنان و مردان ایران بر سنگفرش خیابان ها رنگین شد و هزاران مجروح و صدها زندانی بر جای گذاشت. اقتدارگرايان پاسخ مردم آزادیخواه ایران را که با رأی انتخاباتی خویش به نامزدهای اصلاح طلب، به حاکمیت اقتدارگرایان استبدادطلب "نه" گفته بودند، با خشونت پاسخ گفتند. اکنون ما نه با یک تقلب سازمان یافته و مهندسی شدة گسترده و رسوا، که با کودتایی تمام عیار مواجهيم. قطع خطوط ارتباطی و متوقف ساختن گردش غیر دولتی اطلاعات، حاکمیت علنی و کامل سانسور بر همة رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری، ایجاد وضعیت فوق العاده و برقراری نوعي حکومت نظامی اعلام نشده در تهران و ديگر شهرهاي کشور، به صحنه آوردن نمایش های کهنه و تاریخ مصرف گذشتة اعتراف گیری و اجرای شوهای تلویزیونی و بالاخره هجوم به اجتماعات و حتی جلسات اساتید دانشگاه در محیط های در بسته و بازداشت های وسیع و غیرقانونی مردم از همة قشرها و طبقات اجتماعی معترض به تقلب در میان طرفداران نامزدهای اصلاح طلب و از جمله دستگیری و به زندان انداختن شخصیت های سیاسی و حزبی، دانشجویان و استادان، روزنامه نگاران، حقوقدانان، هنرمندان، فعالان حقوق بشر و زنان، تنها به جرم حمایت از آقایان موسوی و کروبی و استفاده از حق مسلم و قانونی خود در اعتراض مسالمت آمیز، قانونی و مدنی نسبت به سرقت آرای انتخاباتی ملت.
اینک پس از گذشت نیمة پنهان کودتای ضد انتخاباتی در ایام پیش از 22 خرداد، نیمة آشکار آن را پس از 22 خرداد تجربه می کنیم. نیمة آشکاری که سرشت خشونت آمیز خود را بویژه از روز شنبه 30 خرداد به نمایش گذاشته است.
اگر آنچه در 22 خرداد رخ داد به راستی انتخاباتی آزاد و دموکراتیک و منصفانه بود، دیگر چه نیازی به سرکوب و بگیر و ببند داشت؟ چه نیازی به خشونت علیه مردمی که آرام و در سکوت از حق قانونی اعتراض به نتایج رسوای انتخابات استفاده می کردند؟ چه نیازی به آتش گشودن بر روی مردم و حملة نیروهای نظامی و لباس شخصی ها به اموال عمومی و انتساب آن به مردمی که شعور، فرهنگ و مدنیت آنان در راهپیمایی های چند میلیونی آرام و مسالمت آمیز، جهانیان را شگفت زده کرد؟ چه نیازی به گماردن مأمورین سانسور در چاپخانه ها، قطع تلفن های همراه و پیام کوتاه؟ و و و . کدام کاندیدای پیروز در یک رقابت انتخاباتی آزاد، سالم و منصفانه را سراغ دارید که از فردای پیروزی، ماشین سرکوب خود را علیه مردم و نامزدهای رقیب و حامیان آنها بکار اندازد؟ اعتراضات قانونی مردم را به خاک و خون کشد، مطبوعات مستقل را محدود کند و احزاب قانونی مخالف را تهدید و با هجوم وحشیانه شبانه به منازل رهبران و شخصیت های حزبی و سیاسی رقیب، آنان را بر خلاف ابتدائی ترین حقوق انسانی و شهروندی و علی رغم مسلم ترین قوانین اساسی و عادی دستگیر و روانة زندان های نامعلوم و سلول های انفرادی کند؟ تنها کودتاچیان هستند که به هنگام کودتا خود را از رعایت بدیهی ترین حقوق مردم و صریح ترین اصول و مواد قانونی بی نیاز می بینند. گروهی که با ادعای قانون گرایی، معترضان به تقلّب انتخاباتی را متّهم به نادیده گرفتن قانون می کند، اکنون خود به عنوان بزرگترین و گستاخ ترین قانون شکن، با اتکاء به زور و زندان و سرکوب، عملاً همة قوانین اساسی و عادی را در زمینة حقوق بشری، شهروندی و سیاسی حامیان نامزدهای اصلاح طلب لگدمال ساخته و به اثبات رسانده است که کاندیدای اقتدارگرایان، نه تنها برای شکست نامزد رقیب و چنگ اندازی نامشروع و غیرقانونی بر قدرت، از همة حمایت های نهادی، سیاسی، مالی، رسانه ای و نرم افزاری غیرقانونی برخوردار بوده است بلکه از این امکان نیز بهره مند است که احزاب و شخصیت های حامی رقبای انتخاباتی خود را بدون اعتناء به اصول مصرّح قانون اساسی و مواد قوانین عادی به زندان بیفکند و تحت انواع فشارها قرار دهد.
نگاهی به شخصیت های بازداشت شده و زندانی که همگی از حامیان نامزدهای اصلاح طلب هستند به خوبی حكايت از طرز تفكر و عملكرد اقتدارگرايان را برملا می سازد. شخصیت هایی که یا از رهبران و اعضای احزاب و سازمان های قانونی شناخته شده هستند و یا به گروه های اجتماعی، علمی، هنری، دانشجویی و مطبوعاتی اصلاح طلب تعلق دارند. برخی از آنان نمونه وار عبارتند از:
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران: مهندس بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، صادق نوروزی، فيض الله عرب سرخي، جواد امام، مجید نیری و تعداد دیگری که طی روزهای اخیر با اخذ وثیقه و ... آزاد شده اند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی: محسن میردامادی، سعید حجاریان، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، داوود سلیمانی، سعید شیرکوند، علی تاجرنیا.
حزب کارگزاران سازندگی: محمد عطریانفر، هدایت الله آقایی، جهانبخش خانجانی
ستادهای حامی میرحسین موسوی: محسن امین زاده، محمدرضا جلایی پور، شهاب طباطبایی، سمیه توحیدلو
حامیان آقای کروبی: محمدعلی ابطحی، احمد زید آبادی، عبدالله مومنی، محمد قوچانی، عیسی سحرخیز
نهضت آزادی: محمد توسلی، عماد به آور، محمدباقر علوی
حقوقدانان: کامبیز نوروزی، عبدالفتاح سلطانی، محمدعلي دادخواه
و شماری نامعلوم از دانشجویان، استادان، هنرمندان، روزنامه نگاران، زنان و ...
بسیاری از بازداشت شدگان زندانی، شخصیت های شناخته شده و با سابقه در انقلاب و جمهوری اسلامی هستند.
مهندس بهزاد نبوی عضو شورای مرکزی و سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، نامی آشنا برای همة مبارزان راه آزادی، استقلال و عدالت در شکنجه گاهها و زندان های رژیم استبدادی پیش از انقلاب و یکی از کادرها و مدیران برجسته جمهوری اسلامی پس از انقلاب است. کینة اقتدارگرایان و راست گرایان افراطی از او به نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز می گردد. آنان در طول سی سال گذشته کوشیده اند تا با طرح توطئه های گوناگون و انتساب اتهاماتی رنگارنگ به او و پرونده سازی های متعدد برای وی از جمله در ماجرای بیانیة الجزایر، انفجار نخست وزیری، پتروپارس و ... خود را از شّر شخصیت آزاده و مستقل و زبان صریح و حق گوی او خلاص کنند امّا هر بار تیرهای زهرآگین آنان کمانه کرد و بر پیشانی توطئه گران پرونده ساز نشست. اینک او را تنها به جرم همراهی با مردم و حمایت از میرحسین موسوی و فعالیت خالصانه برای پیروزی دموکراتیک کاندیدای منتخب مردم به بند کشیده اند. بدون تردید این بار نیز هرگونه پرونده سازی و طرح اتهاماتی واهی علیه وی حاصلی جز رسوایی بیشتر و شکست برای قدرت طلبان نخواهد داشت. پنجاه سال مبارزه پیگیر، صادقانه و شجاعانة مهندس نبوی در راه آزادی و استقلال ملت و پیروزی انقلاب و استقرار و حفظ جمهوری اسلامی در راستای اصول و آرمان های اصیل اسلامی و خط ضد استبدادی- استعماری- استثماری امام خمینی (س)، در پرونده مهندس نبوي ثبت شده است.
به بند کشیدن دکتر سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت از وجه دیگری عمق بی رحمی اقتدارگرايان را آشکار می سازد. سعید، جانباز اصلاحات و قربانی ترور و خشونت اقتدارگرایان، اینک بر روی ویلچر و در حالی که به راحتی قادر به تکلم نبوده و برای انجام ساده ترین کارهای شخصی مانند حرکت کردن و غذاخوردن، نیازمند پرستار است، در سلول انفرادی به سر می برد و وضعیتی خطرناک و بحرانی دارد.
مصطفی تاج زاده اصلاح طلبی است پیگیر که اردوگاه استبداد از دوران اصلاحات به خاطر پایمردی وی بر حقوق ملت در مقام معاونت وزارت کشور کینة او را به دل گرفته است. کینه ای که در اثر مجادلات روشنگر و مقالات افشاگر او بویژه طی چهار سال اخیر، عمیق تر و سیاه تر شده است.
اینان تنها نمونه ای از دهها شخصیت اصلاح طلب و آزادیخواهی هستند که اکنون توسط اقتدارگرايان زنداني شده اند. اقتدارگرايان به خوبی می دانند که اینک اکثریت ملت در مقابل آنان قرار گرفته است و از آنجا که علی رغم سرکوب انجام شده، نمی توان همة مردم را روانة زندان کرد، نمایندگان شجاع و فرزندان صادق آنان را به قصد انتقام گیری از اکثریتی که به نامزدهای اصلاح طلب رأی داده اند و به منظور مخدوش کردن جنبش سبز و مدنی ضد استبدادی ملت در زنجیر کرده است. متأسفانه جريان ضد انتخاباتی موجود نه تنها استقلال همة احزاب، مطبوعات و رسانه ها، مراجع روحانی و شخصیت های دینی و سیاسی را هدف گرفته است بلکه حتی حداقل اختیار و استقلال قوة قضائیه را نیز سلب کرده است، به طوری که رئیس قوة قضائیه و دادستان کل کشور از بازداشت های خودسرانه و دستگیری های ضد قانونی گسترده اخیر ظاهراً اظهار بی خبری کرده و صریحاً خود را بی اختیار می خوانند، هر چند چنان عذری نمی تواند رافع مسئولیت های آنان در پیشگاه خدا و مردم باشد، زیرا حداقل امکانی که آنان برای عمل به وظیفة وجدانی، قانونی و شرعی خود دارند، استعفای از مناصب مذکور و برچیدن دامن خود از آلوده شدن به ستمی است که بر ملت می رود.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تقبیح این همه قانون شکنی، ظلم و تعدي علیه مردم و فرزندان آنان و ضمن محکوم کردن تمامی بازداشت های غیرقانونی و نقض ابتدایی ترین حقوق قانونی زندانیان، که پس از گذشت هفته ها، نه تنها از حق دیدار و تعیین وکیل محروم مانده اند، بلکه بعضاً حتی خانواده های آنان نیز کوچک ترین اطلاعی از حال و وضعیت آنان ندارند، دستگاههای امنیتی و نظامی حاکم و شخص آقاي احمدي نژاد را مسئول حفظ سلامتی و جان آنان می داند و خواهان آزادی فوری و بی قید شرط همة بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی و انتخاباتی است.
وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلبٍ ینقلبون
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
20/4/88
...
همین بیانیه در سایت مجاهدین انقلاب

نامه کروبی به شاهرودی؛ درخواست آزادی بازداشت شدگان کودتای انتخاباتی

‌مهدی کروبی با نگارش نامه ای به هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه خواستار آزادی بازداشت شدگان اخیر شد . متن کامل این نامه که جمعه 19 تیر 88 نوشته شده:
بسه تعالي
حضرت ايت الله هاشمي شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه
با سلام و احترام
همانطور كه مي دانيد اصل جمهوريت از اصول اساسي نظام است و بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) نيز با توجه به تجربه صدر مشروطيت كه جرياناتي با راي و حاكميت مردم مخالف بوده و راه به استبداد مي بردند و به قول مرحوم آيت الله نائييني كه استبداد ديني را بدترين نوع استبداد مي دانست ،‌ فرمودند " ميزان راي ملت است " و با چنين اعتقادي بود كه علي رغم وجود نگراني ها نسبت به سلامت انتخابات در عرصه اين انتخابات حضور يافته و مردم را نيز به حضور گسترده در اين عرصه دعوت كردم ،‌ وليكن سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه جمهوريت نظام زير سوال رفت . اينك نگراني هاي بنده نسبت به انحراف در جمهوري اسلامي از آرمان هاي بنيان گذار ان موجب شد تا همان طور كه چندي پيش همطراز شما درحكومت به دفاع از جمهوريت و اسلاميت نظام مي پرداختم امروز در جايگاه ديگري در مقام دفاع از ان برآيم .
با توجه به قضاياي اخير بعد از انتخابات و بنابر اينكه ايام پاياني مسئوليت جنابعالي در قوه قضائيه مي باشد ، تكليف شرعي و مسئوليت شهروندي اقتضا مي نمايد كه در اين زمنيه مطالب و نكته هايي را به عرض برسانم تا توسط آن جناب به عنوان عالي ترين مقام قضايي كشور به كار بسته شود تا در پيشگاه خداوند متعال سربلنند و در نزد ملت و بندگان مظلوم او روسفيد باشيم .
انتخابات اخير رياست جمهوري كه حماسه 22 خرداد را آفريد فرصت مبارك و مغتنمي بود كه مي توانست موجب تامين و افزايش مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ايران در داخل و خارج از كشور شود و همگرايي قومي ، جناحي و وحدت ملي را تضمين نمايد ،‌ مع الاسف آزمندي قدرت طلبان و انحصارگرايانه اقليتي حاكم در درون كشور موجب شد سرنوشتي ديگر را براي اين انتخابات رقم زد و ملت بزرگ ايران را دلسرد افسرده ساخت . چنانچه مسئولان امر به درستي انتخابات اخير را هدايت مي كردند اين مشاركت و حضور 85 درصدي مردم سرمايه بزرگي بود كه براي ساليان دراز وحدت ملي ، تفاهم اجتماعي و شكوفايي اقتصادي كشور را تضمين مي نمود ، اما اكنون همان سرمايه تبديل به ابزاري خطرناك جهت ايجاد تفرقه ، واگرايي ملي ، افسردگي سياسي ، سوء ظن و بي اعتمادي اجتماعي و ركود اقتصادي گرديده است . در مشاركت 55 تا 60 درصدي دوره هاي گذشته هميشه نيمي از آرا و گاهي بيشتر آن متعلق به جناح اصلاح طلب بود و اين بار نيز حضور بي نظير 85 درصدي مردم براي تغيير وضع موجود بود ، اما سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه ظاهرا به زعم آقايان 25 درصدي كه در هيچ انتخاباتي شركت نمي كردند هم براي اين آمدند كه مبادا اين دولت فعلي تغيير كند !!
بنابراين متعاقب انتخابات و اعلام عجولانه و غيرقانوني نتيجه آن ميليون ها نفر از مردم به روند غير اخلاقي و غير قانوني روند برگزاري انتخابات اعتراض كردند كه مسئولان امر مي توانستند با برخورد صحيح قانوني به پاسخگويي پرداخته و همگان را اقناع نمايند و شكايت نامزدهاي معترض را به صورت بيطرفانه بررسي كنند وليكن به جاي آن آتش به روي مردم گشودند . معترضان به نتيجه انتخابات غيرقانوني را دسته جمعي بازداشت كردند ،‌ شبانه به خانه هاي مردم حمله و به تخريب وسايل نقليه اشخاص پرداختند و حتي عده اي را ربودند . به حريم كوي دانشگاه حمله كرده و سينه دختران و پسران ايران زمين را با گلوله شكافتند . و اما ،‌ شماري از اين اقدامات توسط لباس شخصي ها و شمار ديگر توسط يونيفورم پوشان بسيج و سپاه پاسداران و نيروي انتظامي صورت گرفت . بدين ترتيب بود كه بي آنكه سخني گفته شود نوعي كودتاي نظامي را بر كشور تحميل كردند .
به نظر من مسئولاني كه با تدارك اين تحرك ها زمينه ساز حوادث خونين پس از انتخابات شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد . حركت مسالمت جوي مردم ايران بزرگتر از ان است كه با نسبت دادن به خارج يا گروههاي طرد شده از مردم بدنام شود . عاملان و مسولان دولتي هم فرض كه با خشونت و زندان و تهديد بخواهند موقتا اين موج را خاموش كنند ،‌ولي با آتش هميشه زيرخاكستر چه خواهند كرد ؟ با اين بحران مشروعيت داخلي و بين المللي خود چه خواهند كرد ؟ چرا فكر نمي كنند كه دوره اين روش ها به سر آمده است وملت ايران ، ملت خميني و ياران انقلاب اسلامي بالاخره نخواهند گذاشت نظام جمهوري اسلامي برآمده از خون دهها هزار شهيد در غصب بماند ؟‌ممكن است كه كروبي را هم به ديار فاني بفرستند اما ملت زنده مي ماند و حق خود را مي گيرد . من از مقامات دلسوز نظام مي خواهم كه اجازه ندهند كه اين روش ها كه به زيان كشور و نظام است ادامه يابد .
حضرت آيت الله شاهرودي در اين راستا اقدام حضرت عالي و قوه قضائيه و همچنين مجلس محترم براي تشكيل كميته تحقيق جاي بسي تقدير و تشكر دارد . تشكيل كميته پيگيري از سوي شما معنايش اين است كه مسئوليت اين كارها را نمي پذيريد و متوجه بخش هاي ديگري مي دانيد كه چندان در اختيار شما نيست اما مي دانيد كه در هر صورت شما رييس قوه قضائيه هستيد و نبايد در روزهاي پاياني مسئوليت خود اجازه دهيد كه در كارنامه تان چنين اتفاقاتي ثبت شود . با توجه به اين همه قانون شكني و نيز دستگيري ناموجه و نگهداري غير قانوني صدها شهروند ايراني در بازداشت گاهها و استقلال قوه قضائيه گويا سنگيني مسئوليت ها بيش از آن مي باشد كه تصور مي رود . شمار زيادي از بازداشت شدگان بيماران و حتي زنان باردار و شماري از آنان از مسئولين نظام در رده هاي مختلف طي دهه هاي اخير بوده اند . و اين در حالي است كه هيچ كدام از آنان از حق قانوني انتخاب وكيل و مذاكره با او برخوردار نبوده و محل نگهداري اكثريت آنها براي خانواده هاي شان معلون نيست و حتي سلامت بسياري از آنان هنوز براي وابستگانشان محرز نمي باشد . همه اينها موارد نقض آشكار قانون بوده و با اصول 22، 23،24،27، 32، 37، 38و 39 قانون و صراحت ماده 125 قانون ايين دادرسي در تناقض است كه توسط دولتمردان كنوني نقض شده و متاسفانه تاكنون واكنشي از سوي قوه قضائيه به نقض قانون نشان داده نشده است . امروز حتي دادستاني تهران به صورت ابزاري جهت سركوب معترضان قانوني به نتيجه انتخابات درآمده است . هيچ كس مخالف اصل نظام جمهوري اسلامي نيست ، همه معترضان به نتيجه انتخابات با اصل نظام موافقند و مدافع آن مي باشند . آنها تنها به روند انتخابات و مصادره آراي خودشان معترض بوده و خواستار رسيدگي قانوني و بيطرفانه به اعتراضشان مي باشند . پس چرا بايد آنان را اغتشاگر ، وابسته به خارج و به اصطلاح برانداز مخملي ناميد ؟
اين دردآور است كه متولين و دولتمردان از طرفي مشاركت 40 ميليوني مردم را به رخ دنيا مي كشند و مي گويند اختلافات هم يك اختلافات درون خانوادگي است و از طرف ديگر با كمال خشونت و بي رحمي به سركوب اعتراض قانوني آنان پرداخته و هرگز مانند عضو يك خانواده با آنان برخورد نمي كنند . مگر خداوند متعال نمي فرمايد كه با همديگر مهربان باشيد ، اين چه رحم و رافت و همدلي و مهرباني است كه همه ابعاد ان ضرب و شتم ، حبس و زندان ،‌داغ و درفش و حتي قتل و جرح معترضان عضو درون اين خانواده است ؟
حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي
با توجه به اين كه حضرت عالي به عنوان فقيهي وارسته و عادل و آزادمنش شناخته مي شويد و به عنوان رييس فاضل و فرهيخته قوه قضائيه از استقلال و بيطرفي برخوردار مي باشيد و روزهاي پاياني دوره مسئوليت شما در اين قوه است ،‌اگر مشكل بازداشت شدگان اخير در دوره حضرت عالي به طور سريع حل و فصل نشود عواقب غيرقابل پيش بيني زيادي براي ان متصور است . بنابراين با توجه به تدبير و تجربه جنابعالي اگر تا زماني كه در اين مقام حضور داريد براي پيگيري آزادي بازداشت شدگان اخير اقدام عاجل نفرماييد ممكن است كه مسئول جديد قوه قضائيه تا بخواهد مستقر شود و بر امور مسلط گردد و تا روند طيعي نقل و انتقالات مديريتي طي شود عده زيادي از اين بيگناهان همچنان در بلاتكليفي بمانند و حقوق شهروندان تضييع شود . لذا از جناب عالي به عنوان رييس قوه قضائيه خواهشمندم كه دستور فرماييد تا هر چه سريعتر مقدمات تبديل قرار بازداشت شدگان فراهم شود تا اين عزيزان به آغوش خانواده هاي خود بازگشته و گامي موثر در جهت تفاهم و وحدت ملي برداشته شود . انشاءالله
مهدي كروبي
نوزده تیر 88
...
همین نامه در سایت حزب اعتماد ملی

۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

بازداشت محمدعلی دادخواه وکیل مدافع حقوق بشر و میراث فرهنگی

یکی از تبعات کودتای انتخاباتی 22 خرداد و پس رفت آغایان حاکم از"جمهوری اسلامی" به"حکومت اسلامی" همین افتادن به چرخه ی بی پایان بازداشت و سرکوب است.
هر روز ماموران امنیتی شماری از مردم و نخبگان را بازداشت می کنند.امروز به سراغ محمد علی دادخواه رفته اند.وکیل مدافع حقوق بشر و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران.
دادخواه یکی از فعالان میراث فرهنگی هم هست و بارها با صرف انرژی فوق العاده سعی کرده به عنوان يک وکیل و حقوق دان میراث فرهنگی ما را از خطر رها کند.
پاداش حافظ میراث فرهنگی در یک جامعه آزاد تقدیر و سپاس است و در ديکتاتوری اسلامی بازداشت و شکنجه.

۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

سوم مرداد ماه 1388: روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران

فعالان حقوق بشربطور هماهنگ روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران را برای تاریخ سوم مرداد ماه سازماندهی کرده اند تا در آن خواستار رعایت حقوق بشر مردم ایران شوند. آنها همچنین برای ابراز همبستگی جهانی خود با جنبش حقوق شهروندی مردم در ایران دست به تظاهرات خواهند زد. سازمان های عمده حقوق بشری از حامیان این اقدام روز جهانی هستند.
در سراسر جهان، مردم برای همبستگی با مردم ایران تجمع خواهند کرد. بیش از یک ماه است مردمی که در تجمعات مسالمت آمیز خواهان حقوق خود هستند مورد سرکوب های گسترده دولتی قرارمی گیرند. بسیاری از مردم در خیابان ها کشته شدند، چند صد نفر در خیابان ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح شده اند و بنظر می رسد که حداقل 2000 نفر بازداشت شده اند.
روز جهانی اقدام در دفاع از حقوق بشر مردم ایران وابسته به هیچ گروه و برنامه سیاسی نیست و هدف آن تضمین حقوق مردم ایران است که بطور جهانی به رسمیت شناخته شده است.
برگزار کنندگان این روز جهانی اقدام بر این باروند که مسائل سیاسی پیش روی ایران تنها توسط مردم ایران قابل حل است اما سرکوب خشونت بار حقوق تضمین شده بشر مردم ایران دغدغه همه مردم جهان است.
روز اقدام جهانی حقوق بشر مردم ایران برای دستیابی به این خواسته ها برگزار می شود:
1. جامعه جهانی این موضوع را که حقوق بشر مردم ایران یک دغدغه جهانی است، تائید می کند و تاکید می کند که دبیر کل سازمان ملل متحد باید برای بررسی وضعیت زندانیان و تعداد بسیار زیاد ناپدیدشدگان هئیتی را فورا به ایران اعزام کند.
2. همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله روزنامه نگاران، دانشجویان و فعالان جامعه مدنی باید بدون قید و شرط و فورا آزاد شوند.
3. به خشونت های دولتی و مورد حمایت دولت باید پایان داده شود و دولت برای جنایاتی که اتفاق افتاده باید پاسخگو باشد، و
4. آزادی تجمع، آزادی بیان و آزادی مطبوعات که در قانون اساسی ایران تضمین شده و از الزامات بین المللی ایران تحت پیمان ها و میثاق های بین المللی است، باید تامین شود.

حامیان اولیه روز جهانی اقدام عبارتند از: شیرین عبادی؛ برنده جایزه صلح نوبل، جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران (ال دی دی اچ آی)، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، دیده بان حقوق بشر، گزارشگران بدون مرز، عفو بین الملل- امریکا، ابتکار زنان برنده جایزه صلح، و مروجان حقوق بشر امید.
برای اطلاعات بیشتر با هادی قائمی، با این ایمیل تماس بگیرید: united4iran@gmail.com
برای آخرین اطلاعات و شهرهایی که تظاهرات روز اقدام جهانی در آن ها برگزار می شود،وب سایت اتحاد برای ایران را ببینید

نامه برندگان جایزه صلح نوبل به دبیر کل سازمان ملل

محکومیت کشتار و سرکوب مردم،اعزام نماینده ویژه به ایران

دبیرکل سازمان ملل جناب آقای بان کی مون،

ما برندگان جایزه صلح نوبل به این وسیله نگرانی عمیق خود را از وضعیت مغشوش و خشونت آمیز ایران پس از انتخابات روز دوازدهم جون (بیست و دوم خرداد) اعلام می داریم. ما خشونت و سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز، افزایش محدودیت های آزادی های مدنی و به زندان افتادن عده زیادی از رهبران مدنی را محکوم می کنیم. ما از شما تقاضا داریم تا هر چه در توان دارید بکار بندید تا دولت ایران را از نقض شدید حقوق بشر منع کنید و خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی باشید. به علاوه، ما ازشما تقاضا داریم تا فرستاده مخصوصی را برای تحقیق درباره وضعیت فعلی منصوب کنید و در کمترین فرصت به ایران بفرستید.

در روزهای پس از انتخابات، ملیون ها نفر در خیابان های تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران به پیاده روی و تظاهرات غیر خشونت آمیز پرداخته اند. ولی پاسخ دولت ایران به این تظاهرات خشونت مفرط و دستگیری، کشتار و زخمی کردن معترضان، مسدود کردن رسانه ها و نقض حقوق بشر بوده است. شبه نظامیان دولتی تا آنجا پیش رفتند که به فعالان دانشجو در خوابگاه ها حمله ور شدند و حداقل پنج دانشجو را در تهران کشتند و بیش از سیصد نفر را زخمی کرده اند.
ما بخصوص از شما تقاضا داریم تا با استفاده از مقام محترم خود آزادی تمامی زندانیان سیاسی، توقف سرکوب معترضان و احترام به حقوق بشر و آزادی های مدنی را خواستار شوید.

و در پایان، ما بشدت نگران امنیت همکارمان دکتر شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل هستیم. خبرگزاری فارس و دیگر رسانه های تحت کنترل دولت نامه ناشناسی را چاپ کرده اند که در آن ظاهرا وکلا، بازماندگان جنگ و دیگر شخصیت های بر جسته ایرانی خواستار محاکمه خانم عبادی به اتهام نقض قوانین اسلامی و قانون اساسی شده اند.

تمامی این اتهامات بی اساس می باشند و بهانه ای هستند از طرف حکومت برای دستگیری و زندانی کردن خانم عبادی بطور غیر قانونی. ما از شما تقاضا داریم به مقامات ایرانی هشدار دهید که بازداشت دکتر عبادی بدلیل فعالیت های انساندوستانه وی در حکم نقض آشکار منشور سازمان ملل درباره مدافعان حقوق بشر می باشد. ما از شما قویا تقاضا داریم تا از تمام توان خود استفاده کنید و از دولت ایران بخواهید که امنیت خانم عبادی و همکارانش را که برای پیشبرد حقوق بشر و عدالت بطرز خستگی ناپذیری تلاش می کنند تامین کند.

پیشاپیش از توجه و پاسخ بموقع شما تشکر می کنیم،


با احترام،

بتی ویلیامز
می رید مگوایر
وانگر ماتایی
ریگوبرتا منچو توم
جدی ویلیامز
رییس جمهور کیم دای جونگ
لرد دیوید تریمبل
آدولفو پرز اسکویول
آرک بیشاپ دزموند توتو
پروفسو الی ویزل
...
Nobel Laureates To Ban Ki-Moon: Appoint Special Envoy To Iran

متن کامل نامه برندگان جایزه صلح نوبل در فرمت پی دی اف

باید بلافاصله موج بی‌حاصل دستگیری ها خاتمه یابد و دستگیرشدگان آزاد شوند

دیدار کروبی، خاتمی و موسوی؛دوشنبه 15 تیر 88
مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی و میرحسین موسوی روز دوشنبه با یکدیگر ملاقات کردند و درباره مسایل سیاسی روز تبادل نظر کردند.
به گزارش قلم نیوز، در این ملاقات در مورد مسایل سیاسی روز کشور به ویژه پی‌آمدهای انتخابات و اعتراضات مردم صحبت شد.

در این جلسه به شدت از حمله به مردم بی‌گناه و حمله به خوابگاه ها و منازل مردم انتقاد شد و نمونه‌های بسیار تکان‌دهنده‌ای از وحشی‌گری‌های لباس‌شخصی‌ها که با حمایت قوای امنیتی صورت گرفته، ذکر شد و با اشاره به شهادت هموطنانی که تنها جرمشان اعتراض به تقلبات انتخاباتی بوده، گفته شد که مردم حرکت های مسالمت جویانه‌ای داشته اند و یک راهپیمایی چند میلیونی خودجوش را با آرامش و نظمی فوق‌العاده اداره کردند که با اندک تدبیر و اعتنا به حق آنها و بیزاری جستن از دروغ و بی‌احترامی به مردم امکان داشت جریان امور به یک بحرانی ملی تبدیل نشود.
در این جلسه با اشاره به سخنان تأسف‌بار خطیبی از منبر نماز جمعه که اقدامی خلاف قانون و خلاف شرع و ضدبشری چون اعتراف‌گیری را تأیید کرده بود، گفته شد که این نوع رفتارهایی است که اعراب جاهلی با عمار یاسرها داشته اند و جای تعجب است خطیبی که خود باید حافظ ارزش های اسلامی باشد به این رفتار اذعان و افتخار نماید.
کروبی، خاتمی و موسوی با تأکید بر ضرورت پایان یافتن فضای فوق امنیتی موجود، ادامه این وضع را تنها به سود افراطی شدن حرکت های سیاسی دانستند و گفتند: باید بلافاصله موج بی‌حاصل دستگیری ها خاتمه یابد و کسانی که پیش از این بدون ارتکاب کمترین گناهی محبوس شده اند، آزاد شوند و نیروهای نظامی و امنیتی به پایگاه های خود بازگردند.
در پایان این جلسه دکتر علیرضا بهشتی، دکتر مقدم، مهندس الویری و دکتر امینی به عنوان نمایندگان موسوی و کروبی برای پیگیری امور مربوط به دستگیرشدگان و خانواده شهدا و آسیب‌دیدگان تعیین شدند.
...
منبع: سایت قلم

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes