۱۳۸۱ آبان ۱۴, سه‌شنبه

رویای فراموش شده

«روياهاي‌ آدمي‌ را باد ترانه‌يي‌ مي‌خواند/ آسمان‌ پرستاره‌ ناديده‌اش‌ مي‌گيرد/ و هر دانه‌ برفي‌/ به‌ اشكي‌ نريخته‌ مي‌ماند»چند روز پيش‌ وقتي‌ 50 زن‌ و مرد مسلح‌ كه‌ بمب‌هايي‌ هم‌ به‌ خود بسته‌ بودند به‌ سالني‌ وارد شدند كه‌ قرار بود هفتصد و چند نفر ديگر شاهد اجراي‌ تئاتري‌ باشند در آن‌،كابوسي‌ كليد خورد كه‌ روياهاي‌ انساني‌ اصلي‌ترين‌ قرباني‌ آن‌ بودند.گروگان‌گيرها گفته‌ بودند كه‌ به‌ نمايندگي‌ از مردمي‌ آمده‌اند كه‌ جنگ‌ خسته‌شان‌ كرده‌، آنها روياي‌ توقف‌ جنگ‌ در چچن‌ و خروج‌ نظاميان‌ روسيه‌ را در سر داشتند. آن‌ طرف‌تر ولاديمير پوتين‌ در روياي‌ كشوري‌ امن‌ بود كه‌ آرام‌ آرام‌ دارد دوباره‌ سر بلند مي‌كند. آن‌ هفتصد و چندنفر هم‌ با روياي‌ شيرين‌ كردن‌ يك‌ روز پاييزي‌، خودشان‌ را رسانده‌ بودند به‌ سالن‌ نمايش‌. سه‌ روز بعد، ساكنان‌ خيابان‌هاي‌ اطراف‌ تیاتر مسکو با صداي‌ تيراندازي‌ و انفجار روزشان‌ را شروع‌ كردند، روزي‌ كه‌ براي‌ خيلي‌ها هميشه‌ 26 اكتبر 2002 باقي‌ خواهد ماند. وقتي‌ موسار بارايف‌ 23 ساله‌، با گلوله‌ نيروهاي‌ ويژه‌ روسيه‌ كشته‌ شد، آن‌ 25 زني‌ كه‌ به‌ خود بمب‌ بسته‌ بودند طوري‌ ضامن‌ها را كشيدند كه‌ هم‌ خودشان‌ و هم‌ تعدادي‌ از گروگان‌ها براي‌ هميشه‌ روياهاشان‌ را فراموش‌ كنند. درگيري‌ ساعت‌ها بعد به‌ پايان‌ رسيد و سكوت‌ جاي‌ آن‌ همه‌ هياهو و انفجار و خون‌ را گرفت‌. سكوتي‌ كه‌ سرشار از سخنان‌ ناگفته‌ بود و براي‌ بارايف‌ جوان‌ و همراهانش‌ بوي‌ مرگ‌، براي‌ پوتين‌ با هوش‌ طعم‌ تلخ‌ شكست‌، براي‌ مردم‌ روسيه‌ مزه‌ 11 سپتامبر و براي‌ انسان‌ قرن‌ بيست‌ و يك‌ اعتراف‌ به‌ عشق‌هاي‌ نهان‌ را به‌ همراه‌ داشت‌، عشق‌ به‌ صلح‌، روياي‌ انسان‌ و انساني‌ترين‌ رويايي‌ كه‌ قرن‌ها از فراموشي‌ آن‌ گذشته‌ است‌.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes