بعضيها خيلي زود فراموش ميكنند، بعضيها خيلي زود فراموش ميشوند. شما فكر ميكنيد خبرنگاران جزو كدام دستهاند. فرض كنيد قرار است يك جشن بزرگ براي تقدير از هنرمندان برگزار شود و فرض كنيد هيچ خبرنگاري در چنين جشني حضور نداشته باشد، مجري ميتواند ابراهيم نبوي باشد يا هركس ديگر، ابراهيم حاتمي كيا هم بهترين كارگردان و اليآخر. فردا چه اتفاقي ميافتد وقتي روزنامهها بي عكس و بي خبر برسند به دست من و شما. به همين راحتي ميتواند يك اتفاق ساده، شروع داستاني تكراري و تكرار رفتار داستان ما باشد. بعد از سالها تلاش حالا جامعه مدني هم دارد نمادهايش را نشانمان ميدهد، نهادهاي صنفي پروبالي گرفتهاند و فضايي كه فعاليت كنند. مثلا چندسالي است كه اهل سينما يك روز در سال كه روز جهاني سينما هم هست گردهم ميآيند و برگزيدگانشان را معرفي ميكنند و حكايت از همينجا شروع ميشود، از معرفي كردن. داوران هفتهها و شايد چندماه دهها فيلم را با دقت ميبينند، بعد هم كلي نظر و دليل تا ميرسند به اينكه مثلا رويا تيموريان بهترين بازيگر زن سال گذشته بوده يا زندان زنان و ارتفاع پست بهترين فيلم سال بودهاند. احتمالا خيلي ها زحمت كشيده و بعضيها برنامهريزي كردهاند تا چنين مراسمي برگزار شود. يادشان بوده كه فلاني را دعوت كنند واين همه آدم را كه هركدامشان هنري هم دارند اما همين حافظه قوي و برنامهريزي خوب احتمالا چيزي هم كم داشته، مثل همه آنچه اينجا ميگذرد و چيزي كم دارد. دوستان ما شايد امكانات نداشتهاند يا مثلا دستشان بسته بوده، بهتر است قبول نكنيم كه خبرنگاران را فراموش كردهاند يا آنطور كه بايد در فكرشان نبودهاند مگر اينجا چند روزنامه دارد، چند خبرنگار؟ بگذريم كه اين جشن و همه جشنهاي اينچنيني هدفي هم دارند و آن معرفي برگزيدگان است. داوران انتخاب و اعلام ميكنند برگزيدگان را، اما خبرنگاران در معرفي ايشان به افكار عمومي نقشي فراتر از ميهمان را دارند. بعضيها خيلي زود فراموش ميكنند، بعضيها خيلي زود فراموش ميشوند. شما فكر ميكنيد خبرنگاران جزو كدام گروهاند؟
۱۳۸۱ شهریور ۲۵, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر