۱۳۸۱ مهر ۶, شنبه

کتیبه سوم

ما روزگار غريبی داريم : ديروز سپانلو را ديدم او هنوز درگير مشکل خانه يی است که سر اعتماد به يک دوست از دست داده. پريروز امير محبيان و عليرضا علوی تبار آمده بودند روزنامه. آنها هم هنوز درگير بازیی هستند که ملت سر اعتماد (می توانيد بخوا نيد اتفاق) سپرده دست شان. راستش را بخواهيد من هم درگيرم. درگير اعتماد به ديگران. ديگرانی که دوستشان داشته ام و دوستشان خواهم داشت گيرم که همه زندگيم را سر اين اعتماد ببازم يا باخته باشم.از روزگار ما جز غريب بودن چه انتظاری می شود داشت؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes