۱۳۸۱ مهر ۳, چهارشنبه

جنبش های دانشجویی؛حقیقت جو، نه قدرطلب

يكم‌.دانشگاه‌ بخاطر كاركردش‌ و آنچه‌ در خود جا داده‌ مي‌تواند آينده‌ ملتي‌ را رقم‌ بزند. اين‌ ادعا لااقل‌ دو پشتوانه‌ غير قابل‌ انكار دارد، اول‌ اينكه‌ دانشگاه‌ بيشتر از آن‌ كه‌ جايگاه‌ انباشت‌ و انتقال‌ دانش‌ و انديشه‌ باشد، مولد انديشه‌ و دانش‌ است‌. ديگر اينكه‌ دانشجويان‌ پرانرژي‌تر، فعال‌تر، هوشمندتر و در عين‌ حال‌ بي‌پرواتر از ساير گروه‌هاي‌ اجتماعي‌اند.
دوم‌.در چهار دهه‌ اخير، جنبش‌هاي‌ دانشجويي‌ نقش‌ قابل‌ توجهي‌ در رقم‌ خوردن‌ تاريخ‌ ايران‌ داشته‌اند، چه‌ آن‌ هنگام‌ كه‌ قرار بود ايران‌ نقش‌ ژاندارم‌ سرمايه‌داري‌ جهاني‌ را در منطقه‌ بازي‌ كند، صداي‌ اعتراض‌ جنبش‌ دانشجويي‌ سكوت‌ سال‌ هاي‌ بي‌اميدي‌ را شكست‌. در دهه‌ پنجاه‌ نيز جنبش‌ دانشجويي‌ نقش‌ تعيين‌ كننده‌يي‌ در انقلاب‌ داشت‌، همانطور كه‌ در تحولات‌ پس‌ از انقلاب‌ نيز چنين‌ نقشي‌ را به‌ خود اختصاص‌ داد و حتي‌ باوجود فراز و فرودهايي‌ در دهه‌ شصت‌ نيز نقش‌ قابل‌ تاملي‌ را مي‌توان‌ براي‌ جنبش‌ دانشجويي‌ قايل‌ شد.
سوم‌.جنبش‌ دانشجويي‌ در ايران‌ زماني‌ باوجود رويكرد حكومت‌ به‌ مدرنيزاسيون‌ و نفي‌ باورهاي‌ ملي‌ـديني‌ در برابر هر دو خواست‌ حكومت‌ ايستاد و زماني‌ ديگر آنگاه‌ كه‌ اراده‌ معطوف‌ به‌ نگاه سنتي‌ در حاكميت‌ شكل‌ گرفت‌، درصدد مقابله‌ با چنين‌ اراده‌ يي‌ برآمد. از اين‌ منظر دانشگاه‌، دانشجويان‌ و جنبش‌ دانشجويي‌ را مي‌توان‌ به‌ عنوان‌ سنجه يي‌ براي‌ تعيين‌ انحراف‌ حكومت‌ها از روند طبيعي‌ و تاريخي‌ راهي‌ دانست‌ كه‌ تحولات‌ ملي‌ را شكل‌ مي‌دهد.
چهارم‌. در دهه‌ هفتاد نقش‌ جنبش‌ دانشجويي‌ در تحولات‌ سياسي‌ اجتماعي‌ به‌ مراتب‌ پررنگ‌تر از گذشته‌ بوده‌ است‌، اتكاي‌ جنبش‌ دانشجويي‌ به‌ چهار دهه‌ تجربه‌، خردگرايي‌ و تن‌ دادن‌ به‌ روش‌هاي‌ دموكراتيك‌ از جمله‌ عوامل‌ پر رنگ‌ شدن‌ چنين‌ نقشي‌ است‌، هرچند رشد كمي‌ دانشجويان‌ هم‌ بي‌تاير نبوده‌ است‌.
پنجم‌. در هفته‌هاي‌ اخير برخي‌ هشدارها نسبت‌ به‌ نفوذ و جريان‌سازي‌ در جنبش‌ دانشجويي‌ انتشار يافته‌ است‌. چنين‌ اخباري‌ مي‌تواند زنگ‌هاي‌ خطر را به‌ صدا درآورد، چرا كه‌ چنين‌ روش‌هايي‌ ممكن‌ است‌ براي‌ مدتي‌ جنبش‌ دانشجويي‌ را با انشقاق‌، ركود و حتي‌ بيماري‌ مواجه‌ كند. در چنين‌ موقعيتي‌ شايد يك‌ جناح‌، حزب‌ و يا محفل‌ به‌ اهدافش‌ برسد اما در بلند مدت‌ شكافي‌ عميق‌ بين‌ حاكميت‌ و مردم‌ از يك‌ طرف‌ و خلا نداشتن‌ پايگاه‌هاي‌ قابل‌ اتكا براي‌ حكومت‌ در مناسبات‌ بين‌المللي‌ از طرف‌ ديگر، مي‌تواند تهديدي‌ به‌ مراتب‌ كلان‌تر را متوجه‌ يك‌ نظام‌ سازد.
ششم‌.دانشجويان‌ و جنبشهاي‌ دانشجويي‌ هيچ‌گاه‌ قدرت‌ طلب‌ نبوده‌ و نيستند. آنها خون‌ تازه‌يي‌ در رگ‌هاي‌ يك‌ ملتند و بيش‌ از هرچيز جوينده‌ حقيقت‌اند،همين‌.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes